×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پسرایرونی

خلوت گاه تنهایی


به خلوتگاه تنهاییت دوباره خواهم آمد،

و خواهم شکست.....

سکوت تنهاییت را و تو را با خود

به تجلی گاه روشنی می برم

به جایی که احساس آئینه قابل لمس باشد

به جایی که سکوت معنای همه ی حرفهای ناگفته است

به دوردستها

به دیاری که آدمها زیر سنگینی کوله بار خیانت

بی صدا ،نشوند.....

به دیاری که همه تن پوشی از صفا

به همراه دستاویزی از راستگویی به تن

کنند و در دشت وسیع صداقت همراه با رقص واژه ها

و با ترانه سکوت

به دلبری دلهای عاشق بروند

و از آنجا همگام با هم به دیار تو می آئیم .

تو ای تنها واژه معلوم ......

 

به چه می خندی تو؟

به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز ؟

به شکست دل من یا به پیروزی خویش ؟

به چه می خندی تو؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه می خندی تو؟

به دل ساده من می خندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟

خنده دار است بخند....

پنجشنبه 11 اسفند 1390 - 9:45:53 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://m7.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 1 اسفند 1390   12:37:47 PM